کمیته ثبت پرندگان ایران Iran Bird Records Committee

گردآوری، ساماندهی و انتشار ثبت گونه های جدید و پرندگان کمیاب ایران To collate, ratify and publish bird records on Iranian rarities

کمیته ثبت پرندگان ایران Iran Bird Records Committee

گردآوری، ساماندهی و انتشار ثبت گونه های جدید و پرندگان کمیاب ایران To collate, ratify and publish bird records on Iranian rarities

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۵۳ مطلب با موضوع «Nomenclature» ثبت شده است

توضیح در مورد واژه فاخته

Persian name of FAKHTEH

نوشته: ابوالقاسم خالقی زاده

 

با توجه به اینکه برای استفاده از نام فاخته، مشکلاتی به وجود آمده بود، سعی شده است با جستجویی در منابع و اطلاعات و معنی واقعی این کلمه در فرهنگ فارسی پی برده شود تا بتوان تصمیم درستی برای به کاربردن آن برای نامگذاری پرندگان ایران گرفت. متن زیر حاصل این تلاش است.

 

در فرهنگ فارسی معین، فاخته: "کوکو، پرنده ای است خاکی رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد". {آنچه از این توصیف بر می آید، ترکیب دو پرنده کوکو و یاکریم است.}

 

در جایی دیگر آمده است: فاخته (نام علمی : Cuculus canorus)، که کوکوی معمولی یا کوکوی اروپایی نیز نامیده می شد، پرنده ای از خانواده کوکو راسته کوکوسانان است که در اروپا، آسیا، و آفریقا زندگی و مهاجرت می کند. فاخته رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد.http://www.aparat.com

 

همچنین به معنی دیگر فاخته توجه فرمایید:

فاخته، مرغی است خاکستری رنگ مطوق به طوق سیاه . آن را قلیل الالفت دانسته اند. بجهت آوازش آن را کوکو نیز گویند. اهل انطاکیه یمامه خوانند. (آنندراج ). قمری . کوکو. فانیز. (ناظم الاطباء). صلصل . (منتهی الارب ). هاکس گوید: از کبوتر کوچکتر و نشانها و علامتهای او با کبوتر تباین تام دارد. صدایش نرم و حزن انگیز است . چشمانش شیرین و خوش نگاه است . امانت و بیگناهی آن لایق تقدیم و هدیهٔ حضور خداوندش نموده است .

 

اما در اشعار بیشتر به بی مهری کوکو، صدای کوکو و در مواردی هم به طوق آن اشاره شده است:

با همه جلوهٔ طاوس وخرامیدن کبک    عیبت آن است که بی مهرتر از فاخته ای . (سعدی: خواتیم).

فاخته مهری نباید در تو دل بستن که تو       هر زمان جفت دگر خواهی و یار دیگری .    (لامعی)

فاخته وقت سحرگاه کند مشغله ای       گویی از یارک بدمهر است او را گله ای .

فاخته راست بکردار یکی لعبگر است      درفکنده به گلو حلقهٔ مشکین رسنا.    (منوچهری)

تافاخته مهری تو و طاوس کرشمه     عشق تو چو باز است و دل من چو کبوتر.   (امیر معزی)

آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو     بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کُنگُره اش فاخته ای    بنشسته و می گفت که : کوکوکوکو؟   (خیام)

باز مردان چو فاخته در کوی         طوق در گردنند و کوکوگوی 
فاخته غایب است گوید: کو       تو اگر حاضری چه گویی ؟ هو!    (سنایی)

مرحبا ای فاخته بگشای لحن    تا گهر بر تو فشاند هفت صحن 
چون بود طوق وفا در گردنت    زشت باشدبیوفایی کردنت .  (عطار)

 

پس از جستجو در منابع، دریافتیم که فاخته یک واژه عام برای پرندگانی از قبیل کوکو، یاکریم، قمری و کبوتر است که گاهی اوقات توصیفهای ارائه شده برای یک گونه یا حتی گروه خاصی از پرندگان نیست بلکه ترکیبی از خصوصیات کوکو (آواز کوکو، رفتار جوجه آوری انگلی)، قمری (رنگ خاکی)، یاکریم (طوق سیاه)، رنگ خاکستری (کوکو و کبوتر) می باشد. در کتاب دکتر منصوری، برای صدای کبوتر کوهپایه و کبوتر خاوری، صدایی شبیه کو-کو آورده شده است. در یک جمع بندی خلاصه، فاخته بیشتر برای کوکو کاربرد دارد.

 

همچنین اخیرا آقای باوند سوادکوهی در مقاله با عنوان "افسانه فاخته (کوکی) در فرهنگ عامه" به مسایل ادبی در مورد پرنده فاخته (کوکو) پرداخته است. مجله فرهنگ، شماره 3: صص 93-106.

 

بنابر آنچه به دست آمده است، استفاده از نام فاخته برای کبوتر کوهپایه، کبوتر خاوری و یا کبوتر جنگلی نادرست محسوب می گردد.

-------------------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۰
ابوالقاسم خالقی زاده رستمی

توضیح در مورد نامهای شاهین و بحری

Persian names of Shahin & Bahri

نوشته: محمد توحیدی فر و ابوالقاسم خالقی زاده

 

شاید یکی از تناقضات در نامهای پرندگان ایران، نام در نظر گرفته شده برای شاهین و بحری است اما بایستی به هر صورت برای این ابهام نقطه پایانی در نظر گرفته شود. در زیر مختصری به اسامی این دو پرنده در منابع چاپ شده پرندگان ایران اشاره می شود. در اولین چک لیست پیشنهادی پرندگان ایران که در آن نام فارسی پرندگان نیز به کار برده شده است، هر دو گونه تحت یک گونه و با نام شاهین آمده اند اما پس از آن دو گونه Peregrine (Falco peregrinus) و Barbary (Falco pelegrinoides) از هم جدا شدند. در کتاب پرندگان ایران (اسکات و همکاران 1354) برای Peregrine نام بحری و برای Barbary نام شاهین در نظر گرفته شده است. برخی از منابع همچنان به این روش ادامه دادند مانند فیروز (1379 و 2005) اما برخی از منابع (دانشنامه پرندگان ایران 1387 و منصوری 1379، 1387) این نامها را جابجا نموده اند. در حقیقت این جابجایی از آنجا ناشی می شود که تیم بررسی نامها در بنیاد دانشنامه فارسی تصور نمودند که نامهای استفاده شده قبلی اشتباه بودند و استناد آنها به منبع بلانفورد (1876) بود اما مطالعه متن کتاب بلانفورد چنین استنباطی را برای ما ایجاد نکرد و استنباط ما این است که نامهای بحری و شاهین که در کتاب اسکات و همکاران استفاده شده بودند اشتباه نبودند. متن زیر به همین منظور تهیه شده است.

 

Peregrine Falcon (Falco peregrinus)

ریشه نام علمی و انگلیسی در این پرنده به معنای سرگردان است. این گونه بیشتر به صورت مهاجر پاییزه و زمستانه در ایران دیده می شود که عمدتا متعلق به زیرگونه calidus است اما جمعیت کوچکی از زیر گونه brookei در جنگلهای خزری در منطقه بهشهر و نیز تنگه گل در حوالی پارک ملی گلستان جوجه آوری دارند. در کتاب بلانفورد (1876- ص 101) اشاره شده که قوش بازان ایرانی برای بحری ارزش کمی قائل هستند و تعداد بسیاری از این گونه در کوه های نزدیک به ساحل صید و در بوشهر و بندر عباس به مشتریانی از کشورهای عربی فروخته می شود.

Barbary Falcon (Falco pelegrinoides)

ریشه نام علمی این پرنده به معنای "شبیه به پرگرین" است. نام انگلیسی این گونه به ناحیه بین مصر تا سواحل اقیانوس اطلس در شمال افریقا (که بعد فقط به مغرب محدود شد) اشاره دارد. همچنین احتمالا به معنای بربر (وحشی) است و  احتمالا اشاره به تندخویی این پرنده در قیاس با پرنده قبلی است. این گونه اساسا پرنده ای صخره زی و کوهستانی است و جمعیتهای این پرنده در دو منطقه البرز- شمال شرق خراسان و کوه های زاگرس مرکزی/کرمان دیده می شوند که هردو به زیرگونه babylonicus تعلق دارند. این زیرگونه بیشتر به صورت مقیم دیده می شود اگرچه زیرگونه Falco pelegrinoides pelegrinoides نیز احتمال حضور در ایران را دارد. 

بلانفورد در خصوص شاهین می نویسد: فالکونی که از کوه های کرمان (پاریز) توسط مارکوپولو توصیف شده است نمی تواند گونه ای به جز این باشد. وی همچنین می نویسد: جهانگردان قدیمی می گویند که در کوهستانهای کرمان بهترین شاهین های دنیا یافت می شوند. این شاهین ها نسبت به بحری اندازه کوچکتری دارند، ناحیه سینه، زیر گردن و بین رانهای آنها قرمز رنگ است.  البته توصیف فوق شاید چندان کمک کننده نباشد چون زیر گونه brookei از peregrine دارای ته مایه ای از رنگ سرخ در زیرتنه است و رگه های از سرخی در پس سر دارد.

تیمور میرزا در بازنامه ناصری به این پیچیدگی افزوده و می گوید: بدان که شاهین توری  [با تور گرفته می شود] و بحری یکی اند، فرقی ندارند، مگر بحری با قوت تر و درشت تر است و جرئت بحری هم زیاده از شاهین توری است چرا که اصل آن رومی است. در ادامه نیز می گوید: بعد بحری است به اعتقاد من همان شاهین رومی است چرا که معاینه[به عینه]دیده ام آن قدر فرق دارد که از آشیانه پریده است و او را با تور گرفته اند.

شاید آنچه بر پیچیدگی این مشکل افزوده است این باشد که در کتاب بلانفورد شاهین بیشتر برای زیرگونه pergrinator به کار رفته است که الان یک زیرگونه از Falco peregrinus  است. در هند و پاکستان به Falco peregrinus pergrinator نام "شاهین" داده اند و سمبل نیروی هوایی پاکستان همین پرنده است. در هر صورت حضور این زیرگونه به صورت وحشی در ایران تاکنون به ثبت نرسیده است و آنچه از توصیفات شاهین بر می آید بیشتر مربوط به Falco pelegrinoides می باشد. همچنین در کتاب بلانفورد شاهینها به سه قسم، شاهین استامبولی (تیره ترین شکل)، شاهین قره باغی (از قیرقازیا، گرجستان و ارمنستان) و شاهین فارسی (از جنوب ایران) یادشده است. همچنین برای زیرگونه babylonicus که در بخشهای وسیعی از شرق و جنوب ایران نیز زیست می کند، با نام شاهین پنجاب یادشده است.

برای کوتاه کردن قصه، بحری بیشتر در سواحل منطقه خزری دیده شده است و اصطلاح بحری و مهاجرت از دریاها بیشتر در مورد آن صادق است. وضعیت حضور و مهاجرت و مقیم بودن این دو فالکون به شرح زیر است.  Falco peregrinus مهاجر عبوری و زمستان گذر معمول و در عین حال جوجه آور کمیاب ایران است. در زمان مهاجرت این گونه به طور مشخص از دریاها عبور می کند اما Falco pelegrinoides مقیم غیر معمول کشور است و مهاجرت طولانی مسیر ندارد.

با عنایت به مطالب فوق، به نظر می رسد که اطلاق نام بحری برای Falco peregrinus مناسبتر است و نام شاهین برای Falco pelegrinoides که پرنده مقیم و ساکن دائمی بخصوص مناطق جنوبی کشور است شایسته تر می آید.

-----------------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۰
ابوالقاسم خالقی زاده رستمی

باقرقره یا کوکر

Persian name for Sandgrouses (Baqerqereh or Kokar)

نوشته: ابوالقاسم خالقی زاده

 

در مورد منشاء نام کوکر باید اشاره کرد که کُوکَر تنها در مناطق شمالی استان فارس استفاده می‌شود که کُو یعنی کوه و کَر هم یعنی پرنده‌ای که نمی‌شنود. در مورد نام‌های دیگر این گروه از پرندگان، لازم به یادآوری است که در مناطق جنوبی استان فارس و بسیاری از مناطق جنوب کشور از جمله سیستان و کرمان با نام چُکور معروف هستند که ظاهرا مرتبط با نام انگلیسی کبک می‌‌باشد. در سال‌های اخیر کلمه باقرقره در کتاب‌های پرندگان آورده شده است که ریشه ترکی دارد (باقری قَرَه یعنی شکم سیاه). با توجه به اینکه تنها 3 گونه از 7 گونه این خانواده دارای شکم سیاه یا تیره هستند، به کار بردن این نام نیز خالی از اشکال نیست. به هر حال نام کوکر نیز بیان درست نام این گروه از پرندگان نیست (نه این پرندگان پرندگان کوهی هستند! و نه اینکه پرندگان کری هستند!)، همچنین نام باقرقره در مناطق بیشتری از ایران و توسط تعداد بیشتری از مردم ایران استفاده می‌شود، و بالاخره این که پس از معرفی نام باقرقره، این نام توسط تعدادی زیادی از پرنده‌نگران مورد استفاده قرار می‌گیرد. نکته دیگری که به نظر می‌رسد این است که باقرقره اکنون یک کلمه نسبتا متفاوت از کلمه ترکی "باقری قَرَه" محسوب می‌شود و نباید آن را دقیقا پرنده سینه‌سیاه معنی کرد. دوستان فارسی زبان اصل را بر این گذاشتند که کلمه شکم در همه جای بخش‌های آذری زبان ایران "باقری" تلفظ می‌شود که تصور اشتباهی است (بلکه باقری بیشتر به عنوان اسم معنی به کار می‌رود که به معنی آغوش، دِل، زَهره و ... می‌باشد). در مورد واژه شکم در زبان آذری، آنچه جستجو کردیم و بیشتر از همه شنیدیم کلمه "قارین" بود. بنابر این تصور می‌شود که باقرقره، حداقل اکنون یک واژه فارسی است که به گروه خاصی از پرندگان گفته می‌شود (اگرچه ریشه در زبان ترکی هم دارد). بنابراین اگر بخواهیم یک نام فارسی مناسب (از میان زبان‌ها و لهجه‌های مختلف ایران) انتخاب کنیم، پیشنهاد می‌کنیم که با نظر گرفتن همه جوانب، بهتر است که نام باقرقره بر نام کوکر اولویت قرار گرفته و نام کُوکَر در داخل پرانتز قرار گیرد.

------------------

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۰
ابوالقاسم خالقی زاده رستمی